هرگز امید را از کسی سلب نکن ....... شاید ن تنها چیزی باشد که دارد.....................

دلمان کوچک است ولی آنقدر جا دارد که برای هر عزیزی که دوستش داریم نیمکتی بگزاریم ......
برای ............. همیشه

بیادتم .........
حتی.........
اگر
قرار باشد
شبی بی چراغ
در
حسرت یافتنت
تمام کوچه ها را قدم بزنم ................................................

در محفل خود راه مده همچو منی را
افسرده دل افسرده کند انجمنی را
ما افسرده دلان ساکن کوی غم و دردیم
در عشق شکست خورده ...........
ولی توبه نکردیم ...................................


گل نیلوفر در مرداب می روید تا همه بدانند
که در سختی ها
باید
زیباترین ها
را
آفرید ............
توی تقویم می نویسن تا بمونه یادگاری
روز تلخ عاشقی مون گفتی که دوستم نداری
میچکه قطره ی اشکم
روی این جمله ی آخر
حتی این دلم نداره
این شکست تلخو باور
می گزره ماهی و سالی
اما باز پر از غروبم
هرکی حالمو می پرسه
به دروغ میگم که خوبم
نمی خوام کسی بفهمه
که با پریدنت شکستم
رفتی و تنهای تنها...... با خیال تو نشستم
توی تقویم می نویسن .... رفت اونی که عاشقم کرد
دیگه دلخوشی ندارم واسه این روزای دل سرد
ولی تو ... تویی که رفتی
حرمت عشقو شکستی
روی التماس چشمام
چشای نازتو بستی
تقویم از اسم تو پر شد ..... اما جات خالیه اینجا
منم و و خاره ی تو ... منم و حسرت فردا...
من به این ثانیه ها دلشادم
به همین تنهایی................
به همین بودن بی دغدغه ی رویایی
به همین لحظه که گم میشوم..... و تو مرا می یابی
به همین لاف زدنهای قشنگ که پر از نور امید است در دلم
ای غمها کجائید .................. که من می خندم
م 

سلام به کسی که به رسم جاده ها دور است و به رسم دل ........... نزدیک
مردن این نیست که نباشی توی این دنیای فانی